متن آهنگ,تکست آهنگ

مستنیاک
منتظرت هستم

حبیبی مهما سافرت
عشق من، هرچقدر که سفر رفتی

ومهما بعدت و مهما غبت
و هرچقدر دور شدی و غیبت کردی

یا روحی عنی قریب منی
ای هستی من، به من نزدیکی

مهما طالت رحلتک مستنیاک
هر چقدر سفرت به طول انجامید من منتظر تو هستم

قلبی معاک یا حبیبی ف غربتک
عشق من، در غربت تو قلبم با توست

مستنیاک یا روحی بشوق کل العشاق
منتظر تو هستم ای هستی من، تمام عاشقان را به شور می آوری

مستنیاک تعبت تعبت من الاشواق
منتظر تو هستم، خسته ام، خسته ام از شور و شوق

مستنیاک و انا دیبه یا عینی م الفراق
منتظر تو هستم و در دوری تو سوختم ای چشم من

حبیبی حبیبی
عشق من، عشق من

للدرجه دیه تغیب علیا
تا این حد از من دوری می کنی

و تهون علیک دمعه عنیا و یهون هواک
و از تو می رسد، اشک من در چشمانم است و عشق این اجازه را به تو می دهد

خایفه القاسیه تاخد شویه من شوقی لیک اسأل علیا و أنت هناک
می ترسم سختی کمی از شوری که برای توست را از من بگیرد، از من بپرس و تو آنجایی

حبیبی تعالى تعالى تعالى
عشق من، بیا، بیا، بیا

بد الأمان بینادیک
امنیت تو را فرا می خواند

ترسی علیه ترتاح شویه
از من که می پرسی کمی آرام می شوی

حبیبی تعالی تعالی تعالی
عشق من، بیا، بیا، بیا

لقلوب هنا بتحس بیک
دلها این جا تورا احساس می کنند

و بتوهبک العمر کله
و تمام عمرشان را به تو می دهند

أنا بسأل النجوم کل لیله علیک
من از ستاره ها هر شب درباره تو می پرسم

و بکتب کل یوم غنوه شوق بتنادیک
و هر روز یک ترانه شوق را می نویسم و تو را صدا می کنم

و بحلفک تجینی یا حبیبی و تنادینی
و تو را سوگند می دهم، عشق من، که بیایی و مرا صدا بزنی

و ساعتها هتلاقینی ف لحظه بین ادیک
و در آن هنگام، می بینی که من در یک لحظه در آغوش توام

و کفایه
و بس است

طولت ف بعادک زودت ف عنادک
دوریت طول کشید، در دشمنی ات هم زیاده روی کردی

ما کفایه
بس نیست

الشوق یغنیک یا تجینی یا هجیلک
شور و شوق برای تو می خواند، می آیی یا بیایم

و تعالى یا غالى تور لیا اللیالی
و بیا عزیزم و شبها را به من نشان بده