رفتم مرا ببخش
رفتم مرا ببخش
مگو او وفا نداشت
راهی به جز گریز برایم نمانده بود
این ناله های زار پر از درد بی امید
این ناله های زار پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
♫♫♫
روحی مشوشم شبی بی خبر ز خویش
در دامن سکوت به تلخی گریستم
در دامن سکوت به تلخی گریستم
نالان ز کرده ها و پیشمان ز گفته ها
نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
رفتم مرا ببخش
مگو او وفا نداشت